گفتوگو مفصل سایت موسیقی ما با مانی رهنما خواننده پاپ-کلاسیک:
این به اصطلاح موسیقی! برای بعضی خوانندهها، جز یك دکان برای ارتزاق چیز دیگری نیست
موسیقی ما - لیلا رضایی: مانی رهنما از آن دسته خوانندگانی است که خودش صدای خود را زندانی کرده است تا هر چیزی را در هرجایی نخواند و بستر ماندگار شدن خود را فراهم کند. او باقی مانده نسلی است که موسیقی را با استادی همچون بابک بیات شناخت وخوانندگی جدی را دستور کار خود قرار داده و به صورت حرفهای در این عرصه فعالیت خود را ادامه داد. او را با صدایی کلاسیک میشناسند که با حفظ امضای استاد خود در آثارش حرفهای بسیاری در خوانندگی پاپ کلاسیک برای گفتن دارد. رهنما هم اکنون شاگردانی را در زمینه خوانندگی آموزش میدهد تا شاید در آینده پیرو صدا و خوانندگی او باشند.
آخرین آلبومی که از این خواننده منتشر شد، آلبوم «من و تو» بود که به دنبال آن سه آلبوم دیگر را آماده انتشار دارد. «من و تو» فرصت خوبی برای شناساندن قابلیتهای این خواننده در عرصه آهنگسازی نیز بود با او بدین بهانه گفتوگو کردهایم:
بعد از مدتی که پیانو را در سبک کلاسیک دنبال کردم متوجه گرایشم به گذاشتن ملودی روی ترانهها شدم و در نهایت تشویق اساتید بزرگی چون بابک بیات و داریوش تقیپور و بهرام دهقانیار و...... این کار را در من جدیترکرد. در نهایت پس از سالها سیاه مشق به خودم اجازه دادم که پا در این عرصه گذاشته واین ملودیها را منتشر کنم.
باید بگویم که نتیجه هم از طرف دوستان و هموطنان بسیار مثبت بود. ولی در آخر باید بگویم که من را خوانندهای بدانید کهگاه گداری ذوق ملودی سازی بر او فایق میشود. اما با وسواس میآید و این ملودی را به شما نشان میدهد و میگوید: به نطرت این ملودی خوب است؟
من تمام کارهایی را که انجام میدهم با هدف ماندگاری است و با این هدف است که بماند. ولی این را هم بگویم که ماندگارشدن در یک اثر فقط مرتبط به هنرمند آن نیست. بلکه در پخش و ارایه به موقع هم هست و در فاکتورهای دیگر!
درنهایت داشتن بستری مناسب و خالی از هر گونه سلیقهای رفتارکردن با هنر موسیقی از طرف مسولان و متولیان کشور.
در «چه سلامی» ترانه بسیار زیبا و درست و ملودی و تنظیم کاملا در راستای اجرای خوب حرکت میکند.
در «بد آوردم» ملودی، ترانه وتنظیم بسیار چفت و منسجم در ارایه زیباترین معنای انسانیت که همان صبر در زندگی و نگه داشتن کانون مقدس عشق است، حرکت کرده است.
برای ارایه یک کار الکترونیکی که آواز هم در آن نقش مهمی دارد قطعه «نه ساده نیست» خود نمایی میکند.
لطافت ترانه «نگاهت میکنم» در کنار تنظیم هوشمندانه و پرتکنیک نیکان همیشه مرا سربلند نگه میدارد.
«تاوان» با تنظیم و استفاده درست از ساز باربد بیات عزیز در کنار شعر زیبای سهراب پهلوان یک مثلث زیبا را تشکیل میدهد.
و در آخر، در قطعه «فردا که شد» ترانه بابک صحرایی و روند درست ساخت ملودی این فرصت را به من داد که نوع جدیدی از خواندن را به همه علاقهمندان ارایه کنم که تنظیم خوب نیکان قسمت طلایی داستان بود.
مرا پرندهای بدین دیار هدایت نکرده بود
من خود از این تیره خاک
رسته بودم
چون پونه خودرویی
که بیدخالت جالیزبان
از رطوبت جوباره ئی
این چنان است که کسان
مرا از آن گونه مینگرند
که نان از دست رنج ایشان میخورم
و آنچه به گند نفس خویش آلوده میکنم
هوای کلبه ایشان است.
حال آنکه
چون ایشان بدین دیار فراز آمدند
آن
که چهره و دروازه برایشان گشود
من بودم!
اینها اینقدر با شعورند که بعضا من بیشتر وقتها جا میخورم و بیشتر وقتها یاد میگیرم و اگه در میان این عده سری تو سرها در، در دراز مدت، بیلیتات برده است. چون اینها خط دهنده موسیقی در میان عوام هستند.
در حقیقت من همیشه به فکر مخرج مشترک گرفتن بین نظر مخاطبان جدید و تفکرات خودم هستم. موفقیت در این راه باز هم به زمان نیاز دارد.
اصولا همیشه عرف روز جامعه در همه دههها به یک نقطه برمی گردد و آن سنت است. فقط لهجهها و نوع بیان آن کار، لباس دیگری به خودش میگیرد. این را میشود در یک مثال ساده و در بازگشت بعضی مدهای قدیمی پوشش و لباس به مد روز یافت. با کمی تغییر در ترجمه مفاهیم ثابت موسیقی میشود به این جوانان دوست داشتنی نسل چهارم بعد از انقلاب نزدیک شد و خاطره ساخت.
شما این نگرانی را درکسانی جستجو کنید که با استفاده از کارهای کاور کشورهای یونان و ترک و عرب ویا با سوء استفاده از تمهای نوحه و روضه پا به این عرصه گذاشتند.
این قول مسجلی ایست که من از طرف خودم و علی اوجی و تهیه کننده این برنامه که اسمش فعلا محفوظ میماند و بهنام رهنما به عنوان سرپرست گروه و همه نوازندگان گروه با تصویر سازان خاص این برنامه به همه سرورانم و آنهایی که ما باور کردند میدهم.
اگر تقسیمات روز را به بیش از بیستوچهار تغییر دادند لطفا من را خبر کنید چون حتی در آن لحظه شاید در رویای ساخت یک آوا و یا خواندن یک ملودی غرق باشم.
منتفدی را که خودش مولف نیست بعضا شاید آنی بوده که میخواسته هنرمند بشود و نشده و حالا شده منتقد!
بعضی مواقع دیدهام از این نوع افراد ولی به طور کل در هر صنعت و صنف همه جور آدمهایی مشغول به کارهستند که نمیتوان به آنها خرده گرفت.
روش من این است که در مورد دوستان همکارم نمیدانم و در معنای واقعی کلمه و دور از فاکتور زمان انتقاد به اندازه خود اثر یا بیشتر میتواند اهمیت داشته باشد در بالاتر بردن سطح آگاهی مخاطب و مولف.
آن روز که علی درگفتمانش با اشکان یوسفپور قرار حمایت از من و یاران عزیزم را گذاشتند کردند من را از اتاق کوچک تدریس آواز در سنین جوانی به صحنه وسیع اجرا در روزهای تجربه کشاندند و گذاشتند که برای کسانی که من را مانی رهنما کردند انجام وظیفه کنم که هموون سروران خوبم مردمند هستند!
در آخر از دوست هنرمندم نیکان بابت تمام دلسوزیهای به جایش و تمام تلاشهای به بار نشستهاش تشکر میکنم. من و علی و اشکان که نتوانستیم از خجالتش در بیاییم اول خداوند بزرگ بعد این نازنین سروران خوب جواب زحماتش را دادند. ممنون!
همچنین از تمام ترانه سرایان خوب مجموعه «من و تو» مخصوصا بابک صحرایی و افشین مقدم و زهرا عاملی و... تشکر میکنم.
آخرین آلبومی که از این خواننده منتشر شد، آلبوم «من و تو» بود که به دنبال آن سه آلبوم دیگر را آماده انتشار دارد. «من و تو» فرصت خوبی برای شناساندن قابلیتهای این خواننده در عرصه آهنگسازی نیز بود با او بدین بهانه گفتوگو کردهایم:
- مانی رهنما قابلیتهای بسیاری در خوانندگی دارد و حتی اگر آهنگسازی هم نکند با صدای خود در دلها جای دارد و مورد توجه اهالی جدی موسیقی قرار دارد. با این همه چرا به ساخت آهنگ روی آورده است؟
بعد از مدتی که پیانو را در سبک کلاسیک دنبال کردم متوجه گرایشم به گذاشتن ملودی روی ترانهها شدم و در نهایت تشویق اساتید بزرگی چون بابک بیات و داریوش تقیپور و بهرام دهقانیار و...... این کار را در من جدیترکرد. در نهایت پس از سالها سیاه مشق به خودم اجازه دادم که پا در این عرصه گذاشته واین ملودیها را منتشر کنم.
باید بگویم که نتیجه هم از طرف دوستان و هموطنان بسیار مثبت بود. ولی در آخر باید بگویم که من را خوانندهای بدانید کهگاه گداری ذوق ملودی سازی بر او فایق میشود. اما با وسواس میآید و این ملودی را به شما نشان میدهد و میگوید: به نطرت این ملودی خوب است؟
- با این تفاسیر باید از شما به عنوان یک خواننده یاد کرد یا یک آهنگساز؟
- در میان مردم چطور؟ فکر میکنید مردم با کدام یک از این زوایای هنری شما ارتباط بهتری برقرار کنند؟
- با توجه بهشناختی که از صدای خودتان دارید، ساخت آهنگ برای خودتان بیشتر پاسخگوی نیاز آهنگسازیتان است یا آهنگسازی برای خوانندگان دیگر بیشتر جواب میدهد؟
- از میان آهنگهای که اجرا کردهاید، چه از ساختههای خودتان و چه از ساختههای دیگر آهنگسازان، فکر میکنید کدام یک خصلت ماندگار شدن را دارا باشند؟
من تمام کارهایی را که انجام میدهم با هدف ماندگاری است و با این هدف است که بماند. ولی این را هم بگویم که ماندگارشدن در یک اثر فقط مرتبط به هنرمند آن نیست. بلکه در پخش و ارایه به موقع هم هست و در فاکتورهای دیگر!
- با این تفاسیر ماندگاری بم اثر از نظر شما المانهای مشخصی باید داشته باشد، آن المانها و خصلتها چیست؟
درنهایت داشتن بستری مناسب و خالی از هر گونه سلیقهای رفتارکردن با هنر موسیقی از طرف مسولان و متولیان کشور.
- به نظر میرسد در آخرین آلبوم خود یعنی «من و تو» به نوعی به تکرار کارهای گذشته پرداختهاید و در واقع تکرار مکررات کردهاید. در این زمینه چه دفاعی از خودتان دارید؟
در «چه سلامی» ترانه بسیار زیبا و درست و ملودی و تنظیم کاملا در راستای اجرای خوب حرکت میکند.
در «بد آوردم» ملودی، ترانه وتنظیم بسیار چفت و منسجم در ارایه زیباترین معنای انسانیت که همان صبر در زندگی و نگه داشتن کانون مقدس عشق است، حرکت کرده است.
برای ارایه یک کار الکترونیکی که آواز هم در آن نقش مهمی دارد قطعه «نه ساده نیست» خود نمایی میکند.
لطافت ترانه «نگاهت میکنم» در کنار تنظیم هوشمندانه و پرتکنیک نیکان همیشه مرا سربلند نگه میدارد.
«تاوان» با تنظیم و استفاده درست از ساز باربد بیات عزیز در کنار شعر زیبای سهراب پهلوان یک مثلث زیبا را تشکیل میدهد.
و در آخر، در قطعه «فردا که شد» ترانه بابک صحرایی و روند درست ساخت ملودی این فرصت را به من داد که نوع جدیدی از خواندن را به همه علاقهمندان ارایه کنم که تنظیم خوب نیکان قسمت طلایی داستان بود.
- به عنوان یکی از خوانندههای پیشکسوت با آهنگسازان و تنظیمکنندگانی چون بابک بیات و از میان جوانترها با کسی همچون داریوش تقیپور همکاری کردهاید. تنظیمهای این آلبوم و کلا ویژگیهای آنها چه امتیازی نسبت به کارهای گذشتهتان با این افراد دارد؟
- تولید هر آلبوم جدید را با چه ایدهای آغاز میکنید که این آلبوم نیز از آن مستثنی نیست؟
- کارهای شما به نوعی با خواص ارتباط بیشتری برقرار میکند تا عوام، برای مردم عادی فکری نکردهاید؟
- شما جزو معدود خوانندههایی هستید که دغدغه زیاد کار کردن و آلبوم منتشر کردن را ندارید. نمیترسید به یکباره از حافظهها پاک شوید؟
- برای چنین چیزی چه کار کردهاید؟
- انتقادی به شرایط کنونی جامعه موسیقی ندارید؟
مرا پرندهای بدین دیار هدایت نکرده بود
من خود از این تیره خاک
رسته بودم
چون پونه خودرویی
که بیدخالت جالیزبان
از رطوبت جوباره ئی
این چنان است که کسان
مرا از آن گونه مینگرند
که نان از دست رنج ایشان میخورم
و آنچه به گند نفس خویش آلوده میکنم
هوای کلبه ایشان است.
حال آنکه
چون ایشان بدین دیار فراز آمدند
آن
که چهره و دروازه برایشان گشود
من بودم!
- فکر میکنید در این میان موسیقی سنگین شما جایی داشته باشد؟ وقتی این همه موسیقی مصرفی و یک بار صرف در جامعه موسیقی شنیده میشود فکر میکنید مردم به شنیدن آثاری با صدای شما علاقهای از خود نشان بدهند؟
- با وجود اینکه خوانندگان پاپ-کلاسیک گریزی نیز به موسیقیهای دم دستیتر زدهاند شما پایتان را فراتر نگذاشتهاید. چرا؟ همین برای شما کافی است که یک عده مخاطب منحصر و خاص داشته باشید؟
اینها اینقدر با شعورند که بعضا من بیشتر وقتها جا میخورم و بیشتر وقتها یاد میگیرم و اگه در میان این عده سری تو سرها در، در دراز مدت، بیلیتات برده است. چون اینها خط دهنده موسیقی در میان عوام هستند.
- به مخاطبان جدیدتر نیز اندیشیدهاید؟
در حقیقت من همیشه به فکر مخرج مشترک گرفتن بین نظر مخاطبان جدید و تفکرات خودم هستم. موفقیت در این راه باز هم به زمان نیاز دارد.
- برای جذب آنها چه کردهاید؟
اصولا همیشه عرف روز جامعه در همه دههها به یک نقطه برمی گردد و آن سنت است. فقط لهجهها و نوع بیان آن کار، لباس دیگری به خودش میگیرد. این را میشود در یک مثال ساده و در بازگشت بعضی مدهای قدیمی پوشش و لباس به مد روز یافت. با کمی تغییر در ترجمه مفاهیم ثابت موسیقی میشود به این جوانان دوست داشتنی نسل چهارم بعد از انقلاب نزدیک شد و خاطره ساخت.
- در شرایط سختی که معرفی یک خواننده و بقا او کار راحتی نیست چگونه سرپا ماندهاید؟
- چرا؟ این سبک که مخاطب چندانی ندارد؟
شما این نگرانی را درکسانی جستجو کنید که با استفاده از کارهای کاور کشورهای یونان و ترک و عرب ویا با سوء استفاده از تمهای نوحه و روضه پا به این عرصه گذاشتند.
- به اینها انتقاد دارید؟
- در زمینه کنسرت فعالیت جدید خواهید داشت؟ چرا که شما خود را چندان درگیر برنامه ریزی برای کنسرت نمیکنید.
این قول مسجلی ایست که من از طرف خودم و علی اوجی و تهیه کننده این برنامه که اسمش فعلا محفوظ میماند و بهنام رهنما به عنوان سرپرست گروه و همه نوازندگان گروه با تصویر سازان خاص این برنامه به همه سرورانم و آنهایی که ما باور کردند میدهم.
- در روزهایی که موسیقی راه فراری است از روزمرگی به دنیایی دیگر، آیا از این راه به امرار معاش هم فکر میکنید؟
- نمیفهمم. یعنی چه؟ بالاخره پولسازی میکنید از آن یا نه؟
اگر تقسیمات روز را به بیش از بیستوچهار تغییر دادند لطفا من را خبر کنید چون حتی در آن لحظه شاید در رویای ساخت یک آوا و یا خواندن یک ملودی غرق باشم.
- برخی از انتخابهایتان شاید از سر رفاقتها باشد. این به کارتان ضرر نمیرساند؟
- نقدهایی هم به آلبومتان شد. با آنها موافقید؟
- نقد حرفهای در این میانه جایگاه مشخصی دارد؟
منتفدی را که خودش مولف نیست بعضا شاید آنی بوده که میخواسته هنرمند بشود و نشده و حالا شده منتقد!
بعضی مواقع دیدهام از این نوع افراد ولی به طور کل در هر صنعت و صنف همه جور آدمهایی مشغول به کارهستند که نمیتوان به آنها خرده گرفت.
- منتقدین با شعور هم کم نیستند میخواهید بدانید چه کسانی هستند؟
- رو در رو هم به انتقادتان میپردازند؟
- این نقدها اصلا تاثیری در کارکرد خوانندهها و عوامل تولید یک آلبوم دارند؟
- شاید برخی از نقدها واقعا بتواند کمکی به پیشرفت موسیقیتان بکند.
روش من این است که در مورد دوستان همکارم نمیدانم و در معنای واقعی کلمه و دور از فاکتور زمان انتقاد به اندازه خود اثر یا بیشتر میتواند اهمیت داشته باشد در بالاتر بردن سطح آگاهی مخاطب و مولف.
- گویا آلبومهایی را قرار است روانه بازار موسقی کنید.
آن روز که علی درگفتمانش با اشکان یوسفپور قرار حمایت از من و یاران عزیزم را گذاشتند کردند من را از اتاق کوچک تدریس آواز در سنین جوانی به صحنه وسیع اجرا در روزهای تجربه کشاندند و گذاشتند که برای کسانی که من را مانی رهنما کردند انجام وظیفه کنم که هموون سروران خوبم مردمند هستند!
- چشم انداز موسیقی ایران را چگونه ارزیابی میکنید. موسیقی به جای خوش ختم میشود یا باید عطایش را به لقایش بخشید؟
- در آخر؟
در آخر از دوست هنرمندم نیکان بابت تمام دلسوزیهای به جایش و تمام تلاشهای به بار نشستهاش تشکر میکنم. من و علی و اشکان که نتوانستیم از خجالتش در بیاییم اول خداوند بزرگ بعد این نازنین سروران خوب جواب زحماتش را دادند. ممنون!
همچنین از تمام ترانه سرایان خوب مجموعه «من و تو» مخصوصا بابک صحرایی و افشین مقدم و زهرا عاملی و... تشکر میکنم.